- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با لب لعلت سخن در جان رود با سر زلف تو در ایمان رود
2 عقل چون شرح لب تو بشنود پیش لعلت از بن دندان رود
3 هر که او سرسبزی خط تو دید چون قلم سر بر خط فرمان رود
4 چون ببیند پستهٔ خط فستقیت در خط تو با دل بریان رود
5 آنچه رویت را رود در نیکویی میندانم تا فلک را آن رود
6 چون شود خورشید رویت آشکار ماه زیر میغ در پنهان رود
7 هر که روی همچو خورشید تو دید گر همه چرخ است سرگردان رود
8 هست جان عطار را شیرین از آنک شرح آن لب بر زبان جان رود