شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی
شاه نعمت‌الله ولی

با چنین درد دلی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 643

غزل 643 ام از 2701 غزلیات

با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد حاصل عمر عزیز است رها نتوان کرد

2 چشم ما روشنی از نور جمالش دارد یک دمی نور وی از دیده جدا نتوان کرد

3 سود و سرمایه همه در سر کارش کردیم هیچ سودا به از این درد و سرا نتوان کرد

4 برو از خویش فنا شو به خدا باقی باش بی فنا پادشهی ملک بقا نتوان کرد

5 ما حبابیم زده خیمه ای از باد بر آب بی تکلف به از این نسبت ما نتوان کرد

6 بینوایان ز در شاه نوا می یابند گر گدا گریه کند منع گدا نتوان کرد

7 سیدم اهل صواب است خطائی نکند توبه گر هست چه گویم که خطا نتوان کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد

شاعر شعر با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد شاه نعمت‌الله ولی می باشد.

شعر با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد چیست ؟

قالب شعر با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد غزل است

مضمون اصلی شعر با چنین درد دلی میل دوا نتوان کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
شاه نعمت‌الله ولی

با چنین درد دلی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 643

غزل 643 ام از 2701 غزلیات
بنر