- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با این همه مهر و مهربانی دل میدهدت که خشم رانی
2 وین جمله شیشه خانهها را درهم شکنی به لن ترانی
3 در زلزله است دار دنیا کز خانه تو رخت میکشانی
4 نالان تو صد هزار رنجور بی تو نزیند هین تو دانی
5 دنیا چو شب و تو آفتابی خلقان همه صورت و تو جانی
6 هر چند که غافلند از جان در مکسبه و غم امانی
7 اما چون جان ز جا بجنبد آغاز کنند نوحه خوانی
8 خورشید چو در کسوف آید نی عیش بود نه شادمانی
9 تا هست از او به یاد نارند ای وای چو او شود نهانی
10 ای رونق رزم و جان بازار شیرینی خانه و دکانی
11 خاموش که گفت و گو حجابند از بحر معلق معانی