با عدو، بر خویش پیچیدن بود از واعظ قزوینی غزل 80

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

با عدو، بر خویش پیچیدن بود جولان ما

1 با عدو، بر خویش پیچیدن بود جولان ما خصم، خوش باشد اگر داری سر میدان ما

2 با وجود تندی ما در مصاف خصم، نیست بی نگاه عجز چشم جوهر پیکان ما

3 طایری وحشی بود هر لحظه یی از زندگی پر زدنهایش ز بر هم سودن مژگان ما

4 در رهت دادیم، عقل و هوش و عمر و زندگی ای غم دنیا چه میخواهی دگر از جان ما

5 آن نه در دریاست موج و، این نه در صحرا سراب بحر و بر لرزد بخود، از شورش توفان ما

6 پیش ما از راستی، یک پله دارد کوه و کاه کس طرف گیری نجوید یک جو از میزان ما

7 ما چو واعظ نیستیم از تنگدستان هنر هر چه خواهی جز روایی هست در دکان ما

عکس نوشته
کامنت
comment