1 چرا نه مردم عاقل چنان بود که بعمر چو درد سر کندش مردمان دژم گردند
2 چنان چه باید بودن که گر سرش ببری بسر بریدن او دوستان خرم گردند
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گر بدی آنکس که زی توام بفکندی خویشتن اندر نهادمی بفلاخن
1 دوستانم همه ماننده وسنی شده اند همه ز آنست که با من نه درم ماند و نه زر
1 شادی و بقا بادت و زین بیش نگویم کاین قافیه تنگ، مرا نیک بپیخست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به