- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تو چرا بیدار کردی مر مرا دشمن بیداریی تو ای دغا
2 همچو خشخاشی همه خواب آوری همچو خمری عقل و دانش را بری
3 چارمیخت کردهام هین راست گو راست را دانم تو حیلتها مجو
4 من ز هر کس آن طمع دارم که او صاحب آن باشد اندر طبع و خو
5 من ز سرکه مینجویم شکری مر مخنث را نگیرم لشکری
6 همچو گبران من نجویم از بتی کو بود حق یا خود از حق آیتی
7 من ز سرگین مینجویم بوی مشک من در آب جو نجویم خشت خشک
8 من ز شیطان این نجویم کوست غیر کو مرا بیدار گرداند بخیر
9 گفت بسیار آن بلیس از مکر و غدر میر ازو نشنید کرد استیز و صبر