- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
2 به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی
3 منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی
4 بیا که با همه نامهربانیت ای ماه خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
5 بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد ،کس نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
6 منت به یک نگه آهوانه می بخشم هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی
7 اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود بیا که کار جهان بر مراد ما کردی
8 هزار درد فرستادیم به جان لیکن چو آمدی همه آن دردها دوا کردی
9 کلید گنج غزلهای شهریار تویی بیا که پادشه ملک دل گدا کردی