عاقلان کی دل بدست زلف از خواجوی کرمانی غزل 403

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

عاقلان کی دل بدست زلف دلداران دهند

1 عاقلان کی دل بدست زلف دلداران دهند نقره داران چون نشان زر بطراران دهند

2 مگذر از یاران که در هنگام کار افتادگی واجب آن باشد که یاران یاری یاران دهند

3 گر بدردی باز ماندی دل ز درمان برمگیر ساقیان اول قدح دردی بخماران دهند

4 خون دل می‌خور که هم روزی رسانندت بکام پادشاهان روز کین خلعت بخونخواران دهند

5 وقت را فرصت شمر زیرا که هنگام صبوح مست چون در خواب باشد می بهشیاران دهند

6 گر درین معنی درستی درد را درمان شمر مشفقان از بیم جان دارو به بیماران دهند

7 خیز و خواجو را چو کار از دست شدی کاری برآر روز محنت کارداران دل ببیکاران دهند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر