هر که در راه حقیقت از از عطار نیشابوری غزل 257

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

هر که در راه حقیقت از حقیقت بی‌نشان شد

1 هر که در راه حقیقت از حقیقت بی‌نشان شد مقتدای عالم آمد پیشوای انس و جان شد

2 هر که مویی آگه است از خویشتن یا از حقیقت او ز خود بیرون نیامد چون به نزد او توان شد

3 آن خبر دارد ازو کو در حقیقت بی‌خبر گشت وان اثر دارد که او در بی‌نشانی بی نشان شد

4 تا تو در اثبات و محوی مبتلایی فرخ آن کس کو ازین هر دو کناری جست و ناگه از میان شد

5 گم شدن از محو، پیدا گشتن از اثبات تا کی مرد آن را دان که چون مردان ورای این و آن شد

6 هر که از اثبات آزاد آمد و از محو فارغ هرچه بودش آرزو تا چشم برهم زد عیان شد

7 هست بال مرغ جان اثبات و پرش محو مطلق بال و پر فرع است بفکن تا توانی اصل جان شد

8 تن در اثبات است و جان در محو ازین هر دو برون شو کانک ازین هر دو برون شد او عزیز جاودان شد

9 آنکه بیرون شد ازین هر دو نهان و آشکارا کی توان گفتن که این کس آشکارا یا نهان شد

10 تا خلاصی یافت عطار از میان این دو دریا غرقهٔ دریای دیگر گشت و دایم کامران شد

عکس نوشته
کامنت
comment