- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که را ذرهای وجود بود پیش هر ذره در سجود بود
2 نه همه بت ز سیم و زر باشد که بت رهروان وجود بود
3 هر که یک ذره میکند اثبات نفس او گبر یا جهود بود
4 در حقیقت چو جمله یک بودست پس همه بودها نبود بود
5 نقطهٔ آتش است در باطن دود دیدن ازو چه سود بود
6 هر که آن نقطه دید هر دو جهانش محو گشته ز چشم زود بود
7 زانکه دو کون پیش دیدهٔ دل چون سرابی همه نمود بود
8 هر که یک ذره غیر میبیند همچو کوری میان دود بود
9 همچو عطار در فنا میسوز تا دمی گر زنی چو عود بود