- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکه از دیدار جانان همچو من مهجور نیست گر خبر ز اندیشهٔ دوری ندارد دور نیست
2 و آن که با سوز محبّت نیست چون پروانه گرم گر همه ماه است شمع دولتش را نور نیست
3 ماه را گویی مگر نسبت به رویش کرده اند ورنه بی وجهی به حسن خویشتن مغرور نیست
4 با حریفان از چه رو پیوسته دارد سرگران نرگس پر خوابِ چشم یار اگر مخمور نیست
5 ای خیالی منکر عشق بتان تا عاقبت جان نه در بازد به عذرِ این گنه معذور نیست