- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکه برخاست ز سودای تو بر جا ننشست تا نیفکند بپای تو سر از پا ننشست
2 عرصه کوی تو صحرای قیامت باشد زانکه هرگز ز سر کوی تو غوغا ننشست
3 گرچه عمری بنشستم بسر راه امید جز سگ کوی تو کس با من شیدا ننشست
4 دل مجنون نه بدیوانگی از خلق رمید عقل او بود که با مردم دانا ننشست
5 داد طوفان سرشکم همه عالم بر باد در تنور دل من آتش سودا ننشست
6 گرد راهت به سر سرو سهی باد نشاند خاک پای تو کجا رفت که بالا ننشست
7 پهلوی خار کسی سرو سهی را ننشاند اهلی از یار مشو رنجه که با ما ننشست