هر که بد زیست عاقبت از شاه نعمت‌الله ولی غزل 655

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

هر که بد زیست عاقبت بد مُرد

1 هر که بد زیست عاقبت بد مُرد نیک و بد هر چه کرد با خود برد

2 صاف درمان کجا خورد بی درد دردمندی سزد که نوشد درد

3 هرچه خود رشته ای همان پوشی خواه صوفش بباف خواهی برد

4 داشت غیبی ز فاسقی عیبی لاجرم فسق کرد و فاسق مرد

5 نان شیراز خورد و شُکر نگفت زین سبب در میان آب فسرد

6 همه با اصل خویش وا گردند خواه لر می شمار خواهی کرد

7 زندهٔ جاودان بود بی شک هر که او جان به یاد حق بسپرد

8 در همه حال با خدا باشد آنکه خود را از این و آن نشمرد

9 همچو سید مدام سرمست است از می او کسی که جامی خورد

عکس نوشته
کامنت
comment