هر که هست اندر پی بهبود از عطار نیشابوری غزل 442

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

هر که هست اندر پی بهبود خویش

1 هر که هست اندر پی بهبود خویش دور افتادست از مقصود خویش

2 تو ایازی پوستین را یاد دار تا نیفتی دور از محمود خویش

3 عاشقی باید که بر هم سوزد او عالمی از آه خون آلود خویش

4 نیست از تو یک نفس خشنود دوست تا تو هستی یک نفس خشنود خویش

5 زاهد افسرده چوب سنجد است خوش بسوز ای عاشق اکنون عود خویش

6 حلقهٔ معشوق گیر و وقف کن بر در او جان غم فرسود خویش

7 چون درین سودا زیان از سود به پس درین سودا زیان کن سود خویش

8 تا کی از بود تو و نابود تو درگذر از بود و از نابود خویش

9 آتشی در هستی تاریک زن پس برون آی از میان دود خویش

10 گر فنا گردی چو عطار از وجود فال گیر از طالع مسعود خویش

عکس نوشته
کامنت
comment