هرکه مجنون نیست از احوال از خواجوی کرمانی غزل 155

خواجوی کرمانی

آثار خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

هرکه مجنون نیست از احوال لیلی غافلست

1 هرکه مجنون نیست از احوال لیلی غافلست وانکه مجنون را بچشم عقل بیند عاقلست

2 قرب صوری در طریق عشق بعد معنویست عاشق ار معشوق را بی وصل بیند واصلست

3 اهل معنی را از او صورت نمی‌بندد فراق وانکه این صورت نمی‌بندد ز معنی غافلست

4 کی بمنزل ره بری تا نگذری از خویش ازآنک ترک هستی در ره مستی نخستین منزلست

5 گر چه من بد نامی از میخانه حاصل کرده‌ام هر که از میخانه منعم می‌کند بی حاصلست

6 ایکه دل با خویش داری رو بدلداری سپار کانکه دلداری ندارد نزد ما دور از دلست

7 یاد ساحل کی کند مستغرق دریای عشق زانکه این معنی نداند هر که او بر ساحلست

8 عاشقانرا وعظ دانا عین نادانی بود کانکه سرعشق را عالم نباشد جاهلست

9 ترک جانان گیر خواجو یا برو جان برفشان ترک جان سهلست از جانان صبوری مشکلست

عکس نوشته
کامنت
comment