- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که در پیش چشم روشن ماست گوییا آفت دل و تن ماست
2 چشم ما گر نمی شود، ماناک آن همان آفتاب روشن ماست
3 لاله ها می دمد ز خون دو چشم گرد من آن بهار و گلشن ماست
4 غمزه زن جان من و گر میرم غم مخور خون ما به گردن ماست
5 ما چو هندوی سومنات به عشق بت پرستیم و دل برهمن ماست
6 گفتم از مهر سوخت خسرو، گفت چند ازین ذره ها به روزن ماست