هر که را یاری چو تو سرکش از امیرخسرو دهلوی غزل 784

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

هر که را یاری چو تو سرکش بود

1 هر که را یاری چو تو سرکش بود کی ز بیم تیغ سر در کش بود

2 مجلسی کانجا بود شمعی چو تو مرغ جان پروانه آتش بود

3 چند گه بگذار تا می بینمت تا که جانم وام تو، مهوش، بود

4 روز و شب می میرم اندر یاد تو مرگ هم بر یاد رویت خوش بود

5 گر به یک بوسه لبت بتوان گزید آن یکی بوسه به جای شش بود

6 تا سزا بیند دل بی عافیت خوبرو آن به که گردنکش بود

7 خسروا، گر عاشقی از غم منال عشقبازان را دل غمکش بود

عکس نوشته
کامنت
comment