- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکه شد سویش چو سایه در قفا میافتمش تا مرا با خود برد در دست و پا میافتمش
2 زین هوس گر شب به سنگ از کوی خود راند سگان شب سگش خیزد از جا من به جا میافتمش
3 بهر داد آیم به راه یار و چون پیدا شود میگذارم داد و اول در دعا میافتمش
4 خون خورم شب دور از او چون مست خون خوردن شوم میروم در پای دیوار سرا میافتمش
5 میکشم مانند اهلی زلف آن زنجیر موی گرچه میدانم که در دام بلا میافتمش
6 مبین زنهار ای همدم چو اهلی سرو قد او که حسرت بار می آرد هوای سرو دلجویش