از آتش دل هر کس در سینه از خیالی بخارایی غزل 100

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

از آتش دل هر کس در سینه غمی دارد

1 از آتش دل هر کس در سینه غمی دارد چون نی که به سوز خود گرم است و دمی دارد

2 گو تیغ مکش هر دم بر غیر که از غیرت پیوسته دل ریشم بر جان المی دارد

3 از تیره شب بختم غافل منشین امروز کز سنبل تر خطّت بر مه رقمی دارد

4 سر در قدمش افکن ای دل که در این گلشن چون سرو سرافراز است هر کاو قدمی دارد

5 از زهد ملاف ای دل کاندر صفت رندی خوش نیست خیالی را با هرچه غمی دارد

عکس نوشته
کامنت
comment