- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از آتش دل هر کس در سینه غمی دارد چون نی که به سوز خود گرم است و دمی دارد
2 گو تیغ مکش هر دم بر غیر که از غیرت پیوسته دل ریشم بر جان المی دارد
3 از تیره شب بختم غافل منشین امروز کز سنبل تر خطّت بر مه رقمی دارد
4 سر در قدمش افکن ای دل که در این گلشن چون سرو سرافراز است هر کاو قدمی دارد
5 از زهد ملاف ای دل کاندر صفت رندی خوش نیست خیالی را با هرچه غمی دارد