-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کی از نیستی آید به سوی او خبری اندر او از بشریت بنماید اثری
2 التفاتی نبود همت او را به علل گر علل گیرد جمله ز علی تا به ثری
3 هر کسی که متلاشی شود و محو ز خویش به سوی او کند از عین حقیقت نظری
4 جوهری بیند صافی متحلی به حلل متمکن شده در کالبد جانوری
5 تو به صورت چه قناعت کنی از صحبت او رو دگر شو تو به تحقیق که او شد دگری
6 بشنو شکر وی از من که به جان و سر تو که بدان لطف و حلاوت نچشیدم شکری