- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکه عشقت خرید جان بفروخت و آن خریدن بدو جهان بفروخت
2 در هوای تو دل قفس بشکست ز قفس بگذر آشیان بفروخت
3 هر که نام تو خواست برد نخست بر مراد و ادب زبان بفروخت
4 وانکه یک روز شد معامل تو تا بس دیر خانمان بفروخت
5 از تو دیده خیال یافت نشان دل خود را بر آن نشان بفروخت
6 جان اگر بر تو صرف شد سهل است هرکه جانان خرید جان بفروخت
7 بتو در بست دل بهیچ مرا سبکی را چنین گران بفروخت
8 آری ارزان خریده بود متاع چون در افتاد رایگان بفروخت
9 وانگهی گفت چون اثیری را کس بدین مایه سوزیان بفروخت