-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکه شد با ساکنان عالم علوی قرین گو بیا در عالم جان جان عالم را ببین
2 ایکه در کوی محبت دامن افشان میروی آستین برآسمان افشان و دامن بر زمین
3 چنگ در زنجیر گیسوی نگاری زن که هست چین زلفش فارغ از تاب و خم ابرو ز چین
4 رخت هستی از سرمستی بنه برآستان دست مستی از سرهستی مکش در آستین
5 بگذر از اندوه و شادی وز دو عالم غم مدار یا چو شادی دلنشان شو یا چو انده دلنشین
6 میکشد ابروی ترکان برشه خاور کمان میکند زلف بتان بر قلب جانبازان کمین
7 کافرم گر دین پرستی در حقیقت کفر نیست کانکه مومن باشد ایمانش کجا باشد بدین
8 گر کشند از راه کینش ور کشند از راه مهر مهربان از مهر فارغ باشد و ایمن ز کین
9 حور و جنت بهر دینداران بود خواجو ولیک جنت ما کوی خمارست و شاهد حور عین