که می‌داند میِ شوق از از خیالی بخارایی غزل 72

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

که می‌داند میِ شوق از چه جام است

1 که می‌داند میِ شوق از چه جام است به جز چشمت که او مست مدام است

2 شراب ار با تو نو شد دل حلال است وگرنه این صفت بر وی حرام است

3 دلا بگذر ز خود کاندر ره عشق نخستین گفته ترک ننگ و نام است

4 بجز سودای ابروی تو دیگر همه کارِ مه نو ناتمام است

5 سر زلف تو را مرغی که داند کدام است و به در ماند که دام است

6 خیالی گر چو شمعی ز آتش دل نسوزی خویشتن را کار خام است

عکس نوشته
کامنت
comment