- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کیست این کز نگهی رهزن صد جان باشد هر زمان جلوه کنان بر سر میدان باشد
2 خسروانه چو پی گوی دواند گلگون سر حد کوه کنش در خم چوگان باشد
3 حور از عکس رخش دست ز حسن خود شست وای بر حال اسیری که از انسان باشد
4 این همه فتنه کز آن کاکل مشکین خیزد ابله آن است که اندر خم ایمان باشد
5 از قد و لعل و رخ و چشم و خطش شرمنده سرو و یاقوت و گل و سبزه و ریحان باشد
6 بسکه در مصر لطافت تو عزیزی امروز کی کسی طالب بیع مه کنعان باشد
7 گفتی از غمزه من جان ندهی سنگدلی آری اندر دلم آمد شد مژگان باشد
8 ماه بالد که چو رویت شود آخر ناچار خوشه چین گردد از آن بر زده دامان باشد
9 خالدا گر دهدت دست گدایی درش کافرم گر هوسم ملک سلیمان باشد