1 کهی بلند و بر او قلعه ای نهاده بلند بلندهای جهان زیر و، او ز جمله زبر
2 باستواری زر بخیل در دل خاک بپایداری نام سخی میان بشر
3 بسختی دل بدخواه برج او لیکن نگار بوده بر او سنگها بسان جگر
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 هر که بر درگه ملوک بود از چنین کار با خدوک بود
1 سبحان اله درین جوانی و هوس روز و شبم اندیشه همین بودی بس
2 کاندر پیری ز من بباید کس را خود پیر شدم مرا ببایست از کس
1 صبح است و صبا مشکفشان میگذرد دریاب که از کوی فلان میگذرد
2 برخیز چه خسبی که جهان میگذرد بویی بستان که کاروان میگذرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **