امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

آنکه هر شب به دلم آید از امیرخسرو دهلوی غزل 717

غزل 717 ام از 2198 غزلیات

آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند

1 آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند چه شود روزی، اگر یاد گدایی بکند

2 شهر شوریده و او رو ننماید، چه نکوست؟ من ازان روز بترسم که بلایی بکند

3 مست و شمشیر کشان بر سرم آید هر روز یارب، اندر دلش افگن که خطایی بکند

4 مرو، ای دوست که آهم اثری خواهد کرد گرت اینجا نکند، آخر جایی بکند

5 دوش نظاره کنت دید و نخفت از شادی صبر کن تا غم هجرانش سزایی بکند

6 بخت ما گرنه چو ما سوخته باشد آخر کار پیچیده ما را سر و پایی بکند

7 با چنین جور و جفایی که تو داری پس ازین نه همانا که مرا عمر وفایی بکند

8 پر غبار آید از کوی تو خسرو هر روز در دود گریه و در حال صفایی بکند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند

شاعر شعر آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند چه کسی است ؟

شاعر شعر آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند چیست ؟

قالب شعر آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند غزل است

مضمون اصلی شعر آنکه هر شب به دلم آید و جایی بکند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر