-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گردباد از خودنمایی، روز وشب پا درگلست جاده را ز افتادگی سر در کنار منزل است
2 برگ گل از خاکساری گشته خود سر در چمن در بیابان خاربن، از سرکشی پا در گل است
3 بسکه طومار سخن پیچیده در دل مانده است تا رها گردیده از دست زبانم، در دل است
4 کافرم گر در دو عالم غیر او دارم کسی در قیامت اوست خونخواهم که اینجا قاتل است
5 چون کنم با دوری جانان؟ که در بزمی که اوست رنگ را از چهره عاشق پریدن مشکل است
6 دل ز خود بردار واعظ چون قد از پیری خمید رخت بیرون بر، که دیوار بدن خوش مایل است