- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه سازی سرای و چه گویی سرود فروشو بدین خاک تیره فرود
2 یقیندان که همچون تو بسیار کس فکندست در چرخ چرخ کبود
3 چه برخیزد از خود و آهن تو را چو سر آهنین نیست در زیر خود
4 اگر جامهٔ عمر تو زآهن است اجل بگسلد از همش تار و پود
5 اگر سر کشی زین پل هفت طاق سر و سنگ ماننده آب رود
6 ز سرگشتگی زیر چوگان چرخ چو گویی ندانی فراز از فرود
7 چو دور سپهرت نخواهد گذاشت ز دور سپهری چه نالی چو رود
8 رفیقان همراز را کن وداع عزیزان همدرد را کن درود
9 درخت بتر بودن از بن بکن ز شاخ بهی کن کلوخ آمرود
10 مکن همچو عطار عمر عزیز همه ضایع اندر سرای و سرود