1 هر کجا ساغری است می دارد جام بی باده رند کی دارد
2 هر کجا صورت خوشی بینی معنئی از جمال وی دارد
3 دل مستم مدام می نوشد گوش جان بر نوای نی دارد
4 گر نه آب حیات می نوشم نفسم دل چگونه حی دارد
5 نعمت الله را به جان جوید هرکه میلی به جام می دارد
1 در مظاهر آنچنان پیدا نمود در همه آئینهای ما را نمود
1 حق تعالی وجود انسانی به کمال و جمال خود پرورد
2 از چنان نطفهای که می دانی این چنین یوسفی پدید آورد
1 تا ز نور روی او گشته منور آفتاب نور چشم عالمست و خوب و درخور آفتاب
2 وصف او گوید به جان شاه ، فلک در نیمروز مدح او خواند روان در ملک خاور آفتاب
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به