- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر جا که دکانداریست او مایه ز ما دارد خود مفلس بازاری سرمایه کجا دارد
2 گر درد دلی داری از خود بطلب درمان زیرا که چنان دردی با خویش دوا دارد
3 دل زنده بود جاوید گر کشته شود در عشق ایمن ز فنا باشد چون نور بقا دارد
4 از نور جمال او روشن شده چشم ما تاریک کجا گردد چون نور خدا دارد
5 یاری که در این دریا بنشست دمی با ما هر سو که رود آبی از بخشش ما دارد
6 رندی که وطن دارد در خلوت میخانه گر هر دو سرا نبوَد اندیشه چرا دارد
7 خوش سلطنتی داریم از بندگی سید این بنده چنین دولت در هر دو سرا دارد