اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

هر جا که بنگری رخ او در تجلی از اهلی شیرازی غزل 198

غزل 198 ام از 2632 غزلیات

هر جا که بنگری رخ او در تجلی است

1 هر جا که بنگری رخ او در تجلی است مجنون اگر شوی همه آفاق لیلی است

2 دور از توام بصورت و در معنیم قرین صورت تفاوتی نکند اصل معنی است

3 ما را که دل بطرفه غزالی گرفته انس مجنون صفت گریختن از خلق اولی است

4 گر سرو با تو لاف زد آزاده اش مخوان آزاده نیست هر که گرفتار دعوی است

5 پیش کسی که باده ز دست تو خورده است زهرست آب خضر اگر از دست عیسی است

6 مست تو گر ز کار جهان فرد شد چه شد بخت مجردان تو در کار عقبی است

7 گر پوست بر کنند ز صورت پرمست اورا چه غم که زنده دل از مغز معنی است

8 اهلی حریف مغبچه و جام می کسی است کورانه فکر دین و نه پروای دنیی است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر جا که بنگری رخ او در تجلی است

شاعر شعر هر جا که بنگری رخ او در تجلی است چه کسی است ؟

شاعر شعر هر جا که بنگری رخ او در تجلی است اهلی شیرازی می باشد.

شعر هر جا که بنگری رخ او در تجلی است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر هر جا که بنگری رخ او در تجلی است چیست ؟

قالب شعر هر جا که بنگری رخ او در تجلی است غزل است

مضمون اصلی شعر هر جا که بنگری رخ او در تجلی است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی