آتشینا آب از جلال الدین محمد مولوی غزل 2786

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آتشینا آب حیوان از کجا آورده‌ای

1 آتشینا آب حیوان از کجا آورده‌ای دانم این باری که الحق جان فزا آورده‌ای

2 مشرق و مغرب بدرد همچو ابر از یک دگر چون چنین خورشید از نور خدا آورده‌ای

3 خیره گان روی خود را از ره و منزل مپرس چون بر ایشان شعله‌های کبریا آورده‌ای

4 احمقی باشد اگر جانی بمیرد بعد از این چون چنین دریای جوشان از بقا آورده‌ای

5 از قضا و از قدر مر عاشقان را خوف نیست چون قدر را مست گشته با قضا آورده‌ای

6 می‌نگنجد جان ما در پوست از شادی تو کاین جمال جان فزا از بهر ما آورده‌ای

7 شمس تبریزی جفا کردی و دانم این قدر کز میان هر جفایی صد وفا آورده‌ای

عکس نوشته
کامنت
comment