-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سلطان سراپردهٔ میخانه کجا شد از مجلس رندان خرابات کجا شد
2 معنیش هم اینجاست اگر صورت او رفت پنهان ز نظر گشت نگوئی که فنا شد
3 هر رند که در کوی خرابات درآمد از دار فنا آمد و با دار بقا شد
4 ما جام حبابیم و پر از آب حیاتیم سیراب شود هر که چو ما همدم ما شد
5 سلطان سراپردهٔ میخانه عالم از ذوق گدایان خرابات گدا شد
6 صوفی به صفا دُردی دردش چو بنوشد این درد بود صافی و آن درد دوا شد
7 یاری که چو ما بندگی سید ما کرد هرچند گدا بود شه هر دو سرا شد