کی شود سرو من آگه ز دل افکاری از اهلی شیرازی غزل 738

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

کی شود سرو من آگه ز دل افکاری چند

1 کی شود سرو من آگه ز دل افکاری چند تا چو گل در ته پا نشکندش خاری چند

2 چون گل از پرده برون آی و مبین لاله صفت خانه آتش زده سوخته زاری چند

3 ایکه با همنفسان روز و شبی میخواره نفسی نیز بر آور به جگر خواری چند

4 روز و شب قصد رقیبان تو آزار دل است بجز این هیچ ندانند دل آزاری چند

5 یار آن باش که باری ز دلی بردارد نه کسی کو بدل ریش نهد باری چند

6 اهلی از دوست طلب کام نه از اهل ورع مطلب فیض دل از صورت دیواری چند

عکس نوشته
کامنت
comment