- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی شود سرو من آگه ز دل افکاری چند تا چو گل در ته پا نشکندش خاری چند
2 چون گل از پرده برون آی و مبین لاله صفت خانه آتش زده سوخته زاری چند
3 ایکه با همنفسان روز و شبی میخواره نفسی نیز بر آور به جگر خواری چند
4 روز و شب قصد رقیبان تو آزار دل است بجز این هیچ ندانند دل آزاری چند
5 یار آن باش که باری ز دلی بردارد نه کسی کو بدل ریش نهد باری چند
6 اهلی از دوست طلب کام نه از اهل ورع مطلب فیض دل از صورت دیواری چند