جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 743

غزل 743 ام از 6329 غزلیات

آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود

1 آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چون رسیدش چشم بد کز چشم‌ها مستور بود

2 شادی شب‌های ما کز مشک و عنبر پرده داشت شادی آن صبح‌ها کز یار پرکافور بود

3 از فراز عرش و کرسی بانگ تحسین می‌رسید تا به پشت گاو و ماهی از رخش پرنور بود

4 هر طرف از حسن او بدلیلیی کاسد شده ذره ذره همچو مجنون عاشق مشهور بود

5 دل به پیش روی او چون بایزید اندر مزید جان در آویزان ز زلفش شیوه منصور بود

6 شمع عشق افروز را یک بار دیگر اندرآر کوری آن کس که او از عشرت ما دور بود

7 ساقیی با رطل آمد مر مرا از کار برد تا ز مستی من ندانستم که رشک حور بود

8 نقش شمس الدین تبریزیست جان جان عشق کاین به دفترهای عشق اندر ازل مسطور بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود

شاعر شعر آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چه کسی است ؟

شاعر شعر آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چیست ؟

قالب شعر آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود غزل است

مضمون اصلی شعر آن زمانی را که چشم از چشم او مخمور بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر