- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآید ز خلق هر طرفی آه جانگداز بر آید
2 ز تندباد جگرها مرا درونه بلرزد گلی که بر سر آن سرو سرفراز برآید
3 مرا نهال قدش بر جگر نشست بدانسان که گر هزار پیش برکنند، باز برآید
4 به یاد آن قد و قامت سرشک لعل دو چشمم به هر زمین که بریزد، درخت ناز برآید
5 چو پشت دست گزم از فسون و حیرت رویش فسون و حیرتم از نقش های گاز بر آید
6 عجب مدار ز باران عشق و تخم محبت چو سبزه از گل محمود اگر ایاز بر آید
7 نماز نیست مرا جز به سوی بت نه همانا که کار خسرو گمره از آن نماز بر آید