-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقتی دل ما ازان ما بود واندر دل یار ما وفا بود
2 بیگانه چنان شد آن دل از من گویی تو که سالها جدا بود
3 صد شکر که هم به کوی او ماند آن دل که ز من هزار جا بود
4 دید آنکه خمار چشم مستش خمار شد، ار چه پارسا بود
5 دی دید مرا و زیستم، لیک تا دید که گرد آن بلا بود
6 هر مور خطش مرا فرو برد آن مورچه گویی اژدها بود
7 خسرو که درو گم است، گویی افسانه اوست، بود و نابود