واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

واعظ قزوینی
واعظ قزوینی

بنده تن تا به کی، ای جان از واعظ قزوینی غزل 632

غزل 632 ام از 1154 غزلیات

بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟!

1 بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟! خویش را ای دل، چرا چندی به دنیا داده‌ای؟!

2 حسن کرداری، چو یاری نیست در مصر قبول یوسف است، از چه بر آری هرکجا افتاده‌ای

3 ناید از کلکم دگر نقش سخن از خال و خط بعد از این ما و از آن رخ گفتگوی ساده‌ای

4 راست ناید عمر کوته با امل‌های دراز مرگ بس نزدیک و، تو بسیار دور افتاده‌ای

5 نر گدایی گرچه نبود چون در حرص و طمع لیک چون وقت جهاد نفس گردد، ماده‌ای

6 ز آن نتابد بر تو در دشت تجرد نور حق کز سیه‌چال تعلق پا برون ننهاده‌ای

7 مرده خوابی تو واعظ، ورنه هرسو زین چمن شبنمی بر گل، سحرخیزی‌ست بر سجاده‌ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟!

شاعر شعر بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟! چه کسی است ؟

شاعر شعر بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟! واعظ قزوینی می باشد.

شعر بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟! در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟! چیست ؟

قالب شعر بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟! غزل است

مضمون اصلی شعر بنده تن تا به کی، ای جان اگر آزاده‌ای؟! چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر