1 چه سود کوشش اگر دوست کام ما ندهد بسعی خود چه توان کرد اگر خدا ندهد
2 جلای آینه سینه از خراش دل است که بی خراش دل عاشقی صفا ندهد
3 در آنکه سوز دلی نیست یادم گرمی کسش نصیحت خود همچو شمع جا ندهد
4 چو مرغ وحشی ام از باغ دهر بیگانه که نوبهار جهان بوی آشنا ندهد
5 بغیر سنگ جفا از بتان مجو اهلی که نخل باغ بتان میوه وفا ندهد