آنچه بر جان من ز غم رفته‌ست از امیرخسرو دهلوی غزل 367

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

آنچه بر جان من ز غم رفته‌ست

1 آنچه بر جان من ز غم رفته‌ست همه از دست آن صنم رفته‌ست

2 می‌نویسد به خون من تعویذ چه توان کرد، چون قلم رفته‌ست

3 پای در ره نهاد و مهر گذاشت زانکه در راه مهر کم رفته‌ست

4 به ستم می‌رود ز من، یا رب بر کسی هرگز این ستم رفته‌ست؟

5 جان به دنبال او روان کردم گر نیاید، حیات هم رفته‌ست

6 خسروا، با شب فراق بساز کآفتاب تو در عدم رفته‌ست

عکس نوشته
کامنت
comment