هر گرد بلایی که خدا خواسته از اهلی شیرازی غزل 614

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

هر گرد بلایی که خدا خواسته باشد

1 هر گرد بلایی که خدا خواسته باشد چون بنگرم از کوی تو برخاسته باشد

2 مجلس بتو نازد که تو آرایش بزمی هر جا که تو باشی بتو آراسته باشد

3 یکروز اگر روی تو خورشید به بیند روزی دگرش چهره چو مه کاسته باشد

4 با اطلس شاهی نتوانیم که رقصیم ما را که کهن خرقه پیراسته باشد

5 اهلی نه بسعی است مراد از دل معشوق باشد که مراد تو خدا خواسته باشد

6 مارا نمانده است بجز مشتی استخوان پیش سگت بتحفه کشیدیم آن که بود

7 کردند دیگران به زبان کار خود درست اهلی همان شکسته دل بی زبان که بود

عکس نوشته
کامنت
comment