- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این چه بویست ای صبا از مرغزار آوردهای مرحبا کآرام جان مرغ زار آوردهای
2 بهر جان بیقرار آدم خاکی نهاد نکتهی از روضهٔ دارالقرار آوردهای
3 وقت خوش بادت که وقت دوستان خوش کردهای تا ز طرف بوستان بوی بهار آوردهای
4 سرو ما را چون کشیدی در بر آخر راست گوی کز وصالش شاخ شادی را به بار آوردهای
5 عقل را از بوی می مست و خراب افکندهای چون حدیثی از لب میگون یار آوردهای
6 یک نفس تار سر زلفش ز هم بگشودهای وز معانی این همه مشک تتار آوردهای
7 در چنین وقتی که خواجو در خمار افتاده است جان فدا بادت که جامی خوشگوار آوردهای