🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی

چه از خواجوی کرمانی سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو 3

سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو 3 ام از 1143 سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو
خانه / خواجوی کرمانی / سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی / سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو شماره 3

چه گفت آن خداوند تنزیل وحی

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31

1 چه گفت آن خداوند تنزیل وحی خداوند امر و خداوند نهی

2 که من شهر علمم علیم درست درست این سخن گفت پیغمبرست

3 دو فرزند او نور بیننده را حبیب جهان آفریننده را

4 نخستین سر نامداران حسن چراغ جهان و مه انجمن

5 پس شیرزاده دلاور حسین که آورد لشکر بدان دشت کین

6 همه جان نهاده به شمشیر کین همه دل‌سپرده به فرمان دین

7 همه پاک بودند و پرهیزگار سخنهای حیدر گذشت از شمار

8 به مردمی نباشد چنو آدمی چنین گفت پیغمبر هاشمی

9 گواهی دهم کین سخن را ازوست تو گوئی دو گوشم بر آواز اوست

10 منم بنده اهل بیت نبی ستاینده خاک پای وصی

11 خود آن روز نامم به گیتی مباد که من نام حیدر ندارم به یاد

12 بدین زادم و هم برین بگذرم چنان دان که خاک پی حیدرم

13 زمانه زبون گشتی و روزگار که حیدر زدی دست در ذوالفقار

14 نیامد به گیتی چو حیدر سوار که دین‌دار عالم بد آن نامدار

15 جهان آفرین تا جهان آفرید دلیری چو حیدر نیامد پدید

16 حکیم این جهان را چو دریا نهاد برانگیخته موج او تندباد

17 چو هفتاد کشتی بر او ساخته همه بادبان‌ها برافراخته

18 یکی پهن کشتی بسان عروس بیاراسته همچو چشم خروس

19 محمد بر او اندرون با علی همان اهل بیت نبی و وصی

20 خردمند کز دور دریا بدید کرانه نه پیدا و بن ناپدید

21 بدانست کو موج خواهد زدن کس از موج بیرون نخواهد شدن

22 به دل گفت اگر با نبی و وصی شوم غرقه دارم دو یار وفی

23 همانا که باشد مرا دستگیر خداوند تاج و لوا و سریر

24 خداوند جوی می و انگبین همان چشمه شیر و مای معین

25 اگر چشم داری به دیگر سرای به نزد نبی و وصی گیر جای

26 گرت زین بد آید گناه من است چنین است و این دین و راه من است

27 دلت کر به راه خطا مایل است ترا دشمن اندر جهان خود دل است

28 هر آن کس که در دلش بغض علیست از و خارتر در جان مرد کیست

29 نباشد جز اهریمن بدکنش که یزدان بسوزد به آتش تنش

30 نگر تا به بازی نداری جهان نبرگردی از نیکی همرهان

31 همه نیکیت باید آغاز کرد چو با نیکنامان بود هم نبرد

خواجوی کرمانی از شاعران بزرگ قرن 8 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو 3 ام از 1143 سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو خواجوی کرمانی می باشد
شعر قالب : سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی

شاعر شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی چه کسی است ؟

شاعر شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی خواجوی کرمانی می باشد.

شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی چیست ؟

قالب شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو است

سبک شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی چیست ؟

سبک شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر چه گفت آن خداوند تنزیل وحی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
خواجوی کرمانی

چه از خواجوی کرمانی سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو 3

سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو 3 ام از 1143 سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو
بنر