- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را که صد فردوس میسازد جمالش نیم خاری را
2 مکانها بیمکان گردد زمینها جمله کان گردد چو عشق او دهد تشریف یک لحظه دیاری را
3 خداوندا زهی نوری لطافت بخش هر حوری که آب زندگی سازد ز روی لطف ناری را
4 چو لطفش را بیفشارد هزاران نوبهار آرد چه نقصان گر ز غیرت او زند برهم بهاری را
5 جمالش آفتاب آمد جهان او را نقاب آمد ولیکن نقش کی بیند به جز نقش و نگاری را
6 جمال گل گواه آمد که بخششها ز شاه آمد اگر چه گل بنشناسد هوای سازواری را
7 اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
8 به دست آور نگاری تو کز این دستست کار تو چرا باید سپردن جان نگاری جان سپاری را
9 ز شمس الدین تبریزی منم قاصد به خون ریزی که عشقی هست در دستم که ماند ذوالفقاری را