چیست، شرط عاشقان با بینوائی از اثیر اخسیکتی غزل 139

اثیر اخسیکتی

آثار اثیر اخسیکتی

اثیر اخسیکتی

چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن

1 چیست، شرط عاشقان با بینوائی ساختن سلطنت را خاک نعلین گدائی ساختن

2 نرد خدمت باختن، با یار و پس در دست او خوش حریفی پیشه کردن بادغائی ساختن

3 تک سواره پادشاه کشور جان شو چو خضر بر سکندر نه صداع پادشائی ساختن

4 کی فرود آید دلی، کان برتر از کیهان بود هر دو روزه آلت کیهان خدائی ساختن

5 گر کیای خاص در گاهی، مجردوار باش گرکیا خارج بود، رخت کیائی ساختن

6 طبع را در یوز کی میکن، کزو روشن شود چشم دل را توتیای روشنائی ساختن

7 دل چو در پیراهن تسلیم شد یاد آیدش خرقه سالوسی و دلق ریائی ساختن

8 با وجود خاکپای، خاک پاشان شرط نیست دیده را با وحشت بی توتیائی ساختن

9 درد حاصل کن که ممکن نیست بی اکسیر درد از مس اخسیکتی سیم سنائی ساختن

عکس نوشته
کامنت
comment