- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوختی جانم چه میسازی مرا بر سر افتادم چه میتازی مرا
2 در رهت افتادهام بر بوی آنک بوک بر گیری و بنوازی مرا
3 لیک میترسم که هرگز تا ابد بر نخیزم گر بیندازی مرا
4 بندهٔ بیچاره گر میبایدت آمدم تا چارهای سازی مرا
5 چون شدم پروانهٔ شمع رخت همچو شمعی چند بگدازی مرا
6 گرچه با جان نیست بازی درپذیر همچو پروانه به جانبازی مرا
7 تو تمامی من نمیخواهم وجود وین نمیباید به انبازی مرا
8 سر چو شمعم بازبر یکبارگی تا کی از ننگ سرافرازی مرا
9 دوش وصلت نیم شب در خواب خوش کرد هم خلوت به دمسازی مرا
10 تا که بر هم زد وصالت غمزهای کرد صبح آغاز غمازی مرا
11 چو ز تو آواز میندهد فرید تا دهی قرب هم آوازی مرا