اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

ز قامت تو چگویم که فتنها از اهلی شیرازی غزل 149

غزل 149 ام از 2632 غزلیات

ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست

1 ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست قیامت است که در روزگار ما برخاست

2 اگر صفا طلبی کام دل مجوی که یار چو در کنار نشست از میان صفا برخاست

3 به هر چمن که چو آب روان خرامیدی پی قیام تو سرو سهی به پا برخاست

4 وفا نه از تو که از هیچ کس نمی بینم چه حالت است؟ مگر از جهان وفا برخاست

5 جهان بکام تو اهلی کنون شود کان سرو نشست با تو و بخت از سر جفا برخاست

6 با گل منشین تا نخوری خار ملامت گر عشق ضروری است ملامت چه ضرور است

7 اهلی مکنش سرزنش از سجده آن بت گر بنده خطا کرد خداوند غفور است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست

شاعر شعر ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست چه کسی است ؟

شاعر شعر ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست اهلی شیرازی می باشد.

شعر ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست چیست ؟

قالب شعر ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست غزل است

مضمون اصلی شعر ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر