امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

غمم بکشت که از یار از امیرخسرو دهلوی غزل 1432

غزل 1432 ام از 2198 غزلیات

غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟

1 غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟ به دست هجر گرفتار مانده ام، چه کنم؟

2 نماند طاقت زاری و ناله ام، آن شوخ نمی رود ز دل زار، مانده ام، چه کنم؟

3 برون دهم غم هجران و باورم نکند اسیر صحبت اغیار مانده ام، چه کنم؟

4 شدم ز یار و ز خویش و ز جان و دل بیزار که هم ز خویش و هم از یار مانده ام، چه کنم؟

5 همی کشند که منگر به روی خوب چو ما به عالم از پی این کار مانده ام، چه کنم؟

6 همی کنند ملامت که چند گریه خون ز زخم غمزه دل افگار مانده ام، چه کنم؟

7 رقیب گفت که «مخمور از چه ای، خسرو؟» بسی شب است که بیدار مانده ام، چه کنم؟

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟

شاعر شعر غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟ امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟ چیست ؟

قالب شعر غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟ غزل است

مضمون اصلی شعر غمم بکشت که از یار مانده ام، چه کنم؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.