جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2948

غزل 2948 ام از 6329 غزلیات

ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی

1 ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی والله ز سرکه رویی تو هیچ برنبندی

2 تلخی ستان شکر ده سیلی بنوش و سر ده خندان بمیر چون گل گر ز آنک ارجمندی

3 چون مو شده‌ست آن مه در خنده است و قهقه چت کم شود که گه گه از خوی ماه رندی

4 بشکفته است شوره تو غوره‌ای و غوره آخر تو جان نداری تا چند مستمندی

5 با کان غم نشینی شادی چگونه بینی از موش و موش خانه کی یافت کس بلندی

6 بالای چرخ نیلی یابند جبرئیلی وز خاک پای پاکان یابند بی‌گزندی

7 زان رنگ روی و سیما اسرار توست پیدا کاندر کدام کویی چه یار می‌پسندی

8 چون چشم می‌گشاید در چشم می‌نماید گر ز آنک ریش گاوی ور شیر هوشمندی

9 قارون مثال دلوی در قعر چه فروشد عیسی به بام گردون بنمود خوش کمندی

10 گر دلو سر برآرد جز آب چه ندارد پاره شود بپوسد در ظلمت و نژندی

11 ای لولیان لالا بالا پریده بالا وارسته زین هیولا فارغ ز چون و چندی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی

شاعر شعر ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی چه کسی است ؟

شاعر شعر ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی چیست ؟

قالب شعر ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی غزل است

مضمون اصلی شعر ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر