- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه پنداری که من از عاشقی بیگانه خواهم شد ز رسوایی، اگر چه در جهان افسانه خواهم شد
2 رسید آن آدمی رو باز و آمد در نظر، دانم به پای دیگران امروز من در خانه خواهم شد
3 ز بس زیباست لاف عشق بازی خود پرستان را چو با عشق آشنا گشتم ز خود بیگانه خواهم شد
4 گهی پیش رقیبان ستمگر گریه خواهم کرد گهی در راه مرغان خبر پروانه خواهم شد
5 نگارا، مست بگذشتی به کوی زاهدان روزی برون شد صوفی از مسجد که در میخانه خواهم شد
6 مگر لعل لبت بوسم، چو می در شیشه جا آرم مگر جعد ترت گیرم، چو مو در شانه خواهم شد
7 چو آتش می زنی در من، سپند روی تو گردم چو شمع جان شدی، گرد سرت پروانه خواهم شد
8 الا، ای باد شب گیری به گل برگ بناگوشش مجنبان زلف زنجیرش که من دیوانه خواهم شد
9 سر اندر آستین و تیغ در دست است خسرو را گر اکنون بر سر کویت روم، دیوانه خواهم شد